غم نگاه آخرت تو لحظه ي خدافظي
گريه ي بي وقفه ي من تواون روزاي كاغذي
قول داده بوديم ما بهم كه تن نديم به روزگار
چه بي دووم بود قول ما جدا شديم آخر كار
تو حسرت نبودنت من با خيالتم خوشم
با رفتنم از اين ديارآرزوهام و مي كشم
كوله بارم پر حسرت تو دلم يه دنيا درد
مثل آواره ي تنها تو خيابوني كه سرد
تا خيالت به سرم ميزنه گريم مي گيره
آروم آروم دل تنگم داره بي تو ميميره
گل مغرور قشنگم من فراموشت نكردم
بي تو اينجا رو نميخوام ميرم و بر نميگردم